میگفت وقتی در مقابل یک غول سیاه قرار میگیری، دو عکسالعمل میتوانی از خودت نشان دهی.
یا بگویی:"وایی چقدر بزرگه زورم بهش نمیرسه و از ترس پا به فرار بزاری"
و یا بگویی:" خدا رو شکر اینقدر بزرگه، هر چی تیر بهش بزنم آخرش به یه جایی میخوره.." و نا امید نمیشوی.
مدام در حرفهایش از رضایت خدا صحبت میکرد، از داستان حضرت علی(ع) وقتی که عمرو بن عبدود آب دهان بر صورتش ریخت...
میگفت جوان امروز ما، میخواهد در مقابل تضییع حقوق بشر کاری کند، دو سال زحمت میکشد ولی نتیجهایی نمیبیند، خسته میشود و کنار میگذارد ولی اگر به استاندارد خودمان که همان رضایت خداست و از استانداردهای بقیه هم خیلی بالاتر است توجه کند، اگر سالها بخاطر فعالیت هایش هم داخل زندان باشد و هیچ پیروزی هم نبیند، آن را پیروزی خواهد دید و احساس شکست نمیکند...
تمام الفاظش، صحبتهایش، حرکاتش، خندههایش... برایم رشک برانگیز بود. روح یک مسلمان واقعی در چهره اش کاملا مشهود بود و من چقدر احساس حقارت کردم در مقابل این مرد...
میگفت با تعصب نمیتوان برای حقوق بشر کاری کرد، اگر قاتل حضرت علی (ع) حق دارد پس هر کسی در این دنیا حق خواهدداشت. میخواهد وهابی باشد، سنی، کافر و ... مهم انسان بودن آن است...
به قول خودش، فعالیت در زمینه حقوق بشر را، با نصف میز ناهار خوری خانهش شروع کرد. و الان 13 سال است در این زمینه فعالیت میکند، و چه کسانی که در سرتاسر دنیا در زندانهای مختلف بودند را با فرستادن وکیل آزادشان کردند، کسانی که هیچ کس حتی جرأت بردن نامشان را نداشتند چه برسد به وکالت و دفاع از آنان!
پینوشت................................
ـتوفیق داشتیم هفتهی گذشته با جمعی از دوستان غیر ایرانی از کشورهای مختلف، جلسه ایی دوستانه با مسعود شجره، رئیس کمیسیون حقوق بشر مسلمانان در لندن را داشتهباشیم، و این نوشته ماحصل گفتگوی ما با ایشان بود.
ـ حیف همسرشان مریض بود و نشد با او هم دیدار کنیم. ولی مسعود شجره وعدهی دیدار همسرش را سال آینده به ما داد... انشاءالله
ـ این لینک هم یکی از مخاطبان نوشته. خواندنی ست +
ـ در ادامه مطلب میتوانید عکسهای بیشتری از فعالیت ها و حضور ایشان در صحنههای مختلف را مشاهده کنید.
ادامه مطلب...