از مباحث روانشناسی خوشم میآید.
درست از زمانیکه متوجه شدم، این علم چه وسیلهی خوبی است برای خدمت به اسلام...
دوستم رشته روانشناسی میخواند.
دعوتم کرد سر یکی از کلاس هایشان حاضر شوم.
استاد از اثرات رقص برای درمان افسردگی گفت...
گفت و گفت...
من اجازه خواستم، و نظر مخالفم را ارائه دادم همراه با دلیل!
و این شد که تا آخر کلاس حاج خانوم خطابم کرد...
"حاج خانوم اینجا نظری ندارن؟ حاج خانوم جلسات آیند هم تشریف بیارن مشعوف بشیم!"
و هر آنچه در چنته داشت برای تحقیرم استفاده کرد...
سکوت کردم
و سکوت میکنم در مقابل کسانی که بجای برخورد جدی با علم آن را به شوخی میگیرند.
کسانی که ادعای مدرینته بودن دارند ولی آن را در کروات و کت و شلوار میبینند!
و آن در سطوح مبتذل تعریف میکنند!
گلایهایی ندارم! مدرنیتهی دست خوردهی فهم نشدهی دست افراد ضعفای روشنفکر در جامعهی ما، ثمرهاش بیش از این نخواهدبود...
اینها هیچ وقت نمیتوانند از ثمرات مثبت مدرنیته استفاده کنند.
و بدتر از خود غربیها، اثرات منفیش دامن گیرشان خواهد شد.