سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امکانات

درباره نویسنده
قیاس های مع الفارق در سیاست! - طلبه های ونوسی
مدیر وبلاگ : دختران طلبه[41]
نویسندگان وبلاگ :
هلیا ونوسی[7]
هدی ونوسی[14]

بازدید امروز : 302
بازدید دیروز :638
آی دی نویسنده
رایانامه

خوراک وبلاگ



نمیدانید خوراک چیست؟

با عضویت در وبلاگ تمام مطالب به ایمیل شما فرستاده می شود.  


آرشیو وبلاگ


سلام
از ونوس نیامده ایم
نسوان تک وجهی
شیر صفتان!!
جامعة الزهرا از نگاه دوربین
مزاحم
سرویس جامعه الزهرا !
عزاداری مدرن!
غزه! غزه! به دادشان برسیم
حاج آقا تو حرف نزن
هر عیب که هست از مسلمانی ماست
حجاب و ترک خودآرایى در انظار عموم
آیا از جنگ بین دو جنس خسته نشده اید؟
از شادى تا اندوه
طلبه های ونوسی(دختران طلبه)
اهانت تا کجا؟!
مبلغ کوچولو
دلمان برای وحدت تنگ شده!
چادر برای آقایون ، سبیل برای خانم ها
دور از جان خر
صدایی که من را زمین گیر کرد
کارشناسی ارشد
برای خودم شخصیت قائلم
دلم جنوب می خواهد
فقر فرهنگی
مباحثه
به جای مادر
از خانم های طلبه بدم می اید
شب...
با خط لب بنویس!
شما هم عمامه می ذارید؟
این همه هیاهو برای چه؟؟؟
تهران شهر اخلاق...
من روضه ام
آقا بوق نزن!
بیسواد! به خودتم می گی آخوند؟
وقتی بعضی چیزها عادی شود...
سنجش به سبک دقت
هزار همه
عباس، ای نمایشگاه زیبایی
ای کاش من جای تو بودم
بیانیه
ببخشید من عذر دارم!
چرا هل می دی؟


پیوندها




موسیقی وبلاگ




لوگوی وبلاگ


قیاس های مع الفارق در سیاست! - طلبه های ونوسی


ما طلبه‌ها یک درسی می‌خوانیم به اسم منطق. احتمالا شما هم تا حدی خوانده‌اید و آشنایید.
من همیشه با عشق تمام منطق می‌خواندم و می‌نشستم مسأله‌هایش را حل می‌کردم و برای قاعده‌هایی که کتاب نتوانسته بود مثال بیاورد و با الف و ب و ج سر و تهش را هم آورده بود دنبال مثال می‌گشتم. کاری بس لذت‌بخش بود و جای ریاضی را برایم پر می‌کرد.
حالا که چندین سال از منطق خواندنم می‌گذرد، دارم می‌فهمم منطق خواندن با نخواندن چه فرقی دارد.
به خصوص وقتی تحلیل‌های سیاسی این‌وری‌ها و اون‌وری‌ها! را می‌بینم و یک‌عالمه مثال پیدا می‌کنم که می‌شود با آن یک کتاب منطق جدید نوشت. (البته مربوط به فصل مغالطه و به خصوص قیاس مع‌الفارق!)
هرکس برای اثبات حرف و عقیده خودش و برای اثبات حقانیت نامزد خودش (در انتخابات‌ها) به یک ماجرا یا شخصیت تاریخی (از تاریخ اسلام یا تاریخ انقلاب اسلامی) اشاره می‌کند و می‌گوید:
زمان پیامبر یا امام علی یا امام حسین... یا امام خمینی، فلانی فلان کار را کرد،
الان هم فلانی همان کار را کرد
پس این فلانی مثل آن فلانی است
و در نتیجه چون عاقبت آن فلانی آنطور شد عاقبت این فلانی هم اینطور می‌شود!
وقتی یک فیلم تاریخی (مثلا مختار) پخش می‌شود و مردم یک کمی تاریخ بیشتر یاد می‌گیرند، بازار مقایسه‌ها حسابی داغ می‌شود.

اما چرا قیاس مع‌الفارق؟
در منطق یک «تناقض» داریم که معنایش با همان تناقضی که ما می‌گوییم تقریبا یکی است. یعنی دو مسأله هیچ ربطی به هم نداشته باشند. حالا برای اثبات اینکه این دو مسأله‌ی کاملاً بی‌ربط، متناقض هستند، نیاز به 8 ربط داریم! می‌گفتیم:
در تناقض هشت وحدت شرط دان
وحدت موضوع و محمول و مکان
وحدت شرط و اضافه، جزء و کل
قوه و فعل است، در آخر زمان
یعنی وقتی‌ می‌خواهی بگویی این قضیه نقیض آن قضیه است باید زمان و مکان و مابقی شرایطشان یکی باشد و بعد ادعا کنی.
حالا چه برسد به اینکه می‌خواهی بگویی این قضیه مثل آن قضیه است!

البته این نوع تحلیل‌ها و قیاس‌های مع‌الفارق بیشتر از طرف رسانه‌های خارجی صورت می‌گیرد و تا مردم بیایند بفهمند چه مغالطه‌ای در استدلال آن خوابیده است، کار از کار گذشته است و هتک حرمت‌ها و توهین‌ها و بی‌اعتمادی‌ها به جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است.
همین غلط‌های منطقی بود که باعث می‌شد دو طرف مخالف بتوانند با استدلال به یک تاریخ، خود را حق جلوه دهند. 
وقتی کار مقایسه‌ها بالا گرفته بود، من مدام با خودم می‌گفتم:

تاریخ آنقدر گسترده است که اگر هزار حزب هم بودند، هر کدام می‌توانستند برای حقانیت خودشان یک مثال از توی آن بیرون بکشند! 
اما کدامشان مغالطه می‌کنند و کدام استدلالشان منطقی است؟ باید بررسی کرد.
مثلا یکی که قوانین قیاس و تمثیل را نمی‌داند می آید اوضاع ایران را به «شعب ابی‌طالب» تشبیه می‌کند و بعد رهبر انقلاب که اینها را می‌فهمد می‌آید این مغالطه را باطل می‌کند و می‌گوید: اوضاع ما اوضاع بدر و خیبر است.
و همین است که به انسان فرقان می‌دهد تا بتواند حق را از باطل تشخیص دهد.

خیلی دلم می‌خواهد یک روز همه این مثال‌ها را جمع کنم و بنشینیم مغالطه‌های پنهانشان را در‌بیاوریم. شما فقط مثال‌هایش را بیاورید یک کلاس منطق اینجا راه بیندازیم ...چشمک


نویسنده : هدی ونوسی ، ساعت 10:59 صبح روز پنج شنبه 91 اردیبهشت 21

آخرین یادداشتها