وبلاگ :
طلبه هاي ونوسي
يادداشت :
مردم ما...
نظرات :
7
خصوصي ،
53
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
mmm
ببخشيد يک سوال!!
خدا در کجا از عشق حرف زده ؟؟
کلمه و ريشه ((ع ش ق)) رو که سرچ کردم اصلا تو قرآن نبود!!!!!
حتي در نهج البلاغه هم يک بار آمده !! فقط راجع به عشق مجازي و زميني به کار برده شده(و البته از اون نکوهش شده)!!!!
((مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ قَدْ خَرَقَتِ الشَّهَوَاتُ عَقْلَهُ وَ أَمَاتَتِ الدُّنْيَا قَلْبَهُ وَ وَلِهَتْ عَلَيْهَا نَفْسُهُ فَهُوَ عَبْدٌ لَهَا...
))
حالا اگر شما چيزي جز اين در احاديث يا قرآن سراغ داريد بفرمائيد.
پاسخ
در قرآن و نهج البلاغه نيست. ولي حديث قدسي داريم (حديث قدسي رو كه ميشناسيد) كه خيلي هم معروف هست و خدا خودش ميفرمايد: من احبني عرفني و من عرفني عشقني و من عشقني قتلته و من قتلته فعلي ديته و انا ديته: خداوند مي فرمايد : هر که مرا بشناسد دوستدار من مي شود و هر که دوستدار من گردد عاشق من مي شود و هر که عاشق من شود من او را مي کشم و هر کرا من بکشم خودم ديه او خواهم بود.