• وبلاگ : طلبه هاي ونوسي
  • يادداشت : لطفا به انشاي نانوشته تان ننازيد!
  • نظرات : 20 خصوصي ، 56 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام خانوم ونوسي

    شما با همين وصف العيشي كه فرمودين از لباس شباي برق و برقيتون تا اون كت و شلوار زرشكيتون (البته كت و دامن باشه بهتر حال مي ده خانوم طلبه!) ما گر گرفتيم و هزار جور حالاتمون دگرگون شد. چه برسه كه يك لحظه ... هم بشين. واي !!! كاش بشين ولي ها

    جدا کاش همه ي طلبه ها مثل شما باشن و البته همون "يک لحظه ..." رو هم گاهي داشته باشن.

    ولي يه سوال! اونوقت تو شبا که اونقد ناناز مي شين کي نازتونو مي خره؟! بقيه ي خانوما؟! اوا نکنه قضيه لزبين و اينجور چيزا باشه که خيلي حيف مي شه! اگر هم برا آقايونه که ديگه روز و شب نداره عزيزم ! همون يه جور باشين که همه حالشو ببرن ديگه! باور کن اونوقت خواهي ديد که چه کيفي ميکنين که همه مردا يکي پس از ديگري صداي مرغ عشق براتون درآرن!

    امتحان كنين! ضرر نداره خوشگل خانوم هزار شب!

    يك پشنهاد ديگه: اگه داستان پرونو بنويسين خيلي موفقين! باور كنين اينو به عنوان يه مرد كه از خوندن نوشته هاتون به شدت ... شدم مي گم.

    پاسخ

    خوشگليم مال خودمونيم...من اونجا مردي نميبينم عاشق بشه همه گرگن...