• وبلاگ : طلبه هاي ونوسي
  • يادداشت : از شغالها غارت، از روحاني غيرت
  • نظرات : 4 خصوصي ، 26 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جواد 

    سلام. چرا چرت ميگي؟ دختر و پسرا همديگه رو ميشناختن..دخترا اعتراف کردن اولا...دوما انقدر بد حجاب بودن که رئيس پليس گفت نميتونيم نشونشون بديم...سوما امر به معروف مراتب داره.. اگر مفسده داشته باشه لازم نکرده از خودگذشتگي کنه..چهارما امربه معروف بايد بدوني که تاثير داره..4تا دوست پسر و دختر بودن سر قيمت مشکل پيدا کردن يا هرجور ديگه اي..يه جوري ميگي دخترک انگار يه دختر محجبه14ساله بود که وسط خيابون داشتن بهش تجاوز ميکردن..اول برو بخون چي به چيه بعد بيا اينجا انشا ادبي بنويس. يکي نيست به اين آخوند زبل بگه آخه آدم قحطه که تو ميخواي بري؟خودشيريني هم جا داره.

    پاسخ

    در عين پستم با صحبت شما هم موافقم ولي اگر جاي شما بودم با ادبيات ديگه اي ميگفتم!