• وبلاگ : طلبه هاي ونوسي
  • يادداشت : نقدي بر تاريخ با نگاهي به نهج البلاغه
  • نظرات : 3 خصوصي ، 65 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + reza 
    با سلام
    دوست گرامي شمايي که قصد نقد علمي داريد چرا استناد به صفحه ?? کتاب نکرديد که مرحوم شريعتي ميفرمايد اولين باوارکننده اسلام و اولين دستي که در غربت به سوي پيامبر (ص) دراز شد علي (ع)است!
    اين درست خود جمله مرحوم شريعتي است!
    چرا به گفتار مقدمه دقت نکرديد که شريعتي استناد به روايات اهل سنت اين مطلب را عنوان کرده اند؟
    روايات را ميتوانيد اينجا پيداکنيد:اميرالمؤمنين در عهد پيامبر، محمد صادق صدر، ترجمه دكتر سيد جمال موسوى، ص 89، نقل از سيره سيد احمد زينى بن دحلال، ص 104.
    مگر سخنان شريعتي غير از سخنان علي(ع)است؟
    بدون شناخت خوب حمله ميکنيم و بد دفاع !
    پس چطور دست به نقد ميزنيد ؟
    مگر غير از اين است که :

    امير مومنان على(ع) فرمود:

    ايها الناس من عرف من اخيه وثيقه دين و سداد طريق فلا يسمعن فيه اقاويل الناس اما انه قد يرمى‏الرامى و يخطى السهام و يحيل الكلام و باطل ذلك يبور و الله سميع و شهيد اما انه ليس بين الحق و الباطل الا اربع اصابع فسئل عن معنى قوله هذا فجمع اصابعه و وضعها بين اذنه و عينه ثم قال: الباطل ان تقول سمعت و الحق ان تقول رايت.

    اى مردم! كسى كه برادر دينى‏اش را اين گونه شناخت كه او در دين محكم و استوار است [ آدم متدينى است‏] و كردار و رفتارش در مسير شرع قرار دارد، ديگر نبايد درباره او به حرف اين و آن گوش كند. همانا كسى كه تير مى‏اندازد، گاهى تيرش به خطا مى‏رود، [ كلامش ريشه ندارد] و آنچه كه گفته مى‏شود و نادرست است، از بين مى‏رود و خداوند شنوا و گواه است. هوشيار باشيد همانا بين حق و باطل به جز چهار انگشت فاصله نيست.


    پاسخ

    اتفاقا اون قسمت از صحبت آقاي شريعتي رو هم نوشته بودم و بعد نوشته بودم وقتي ايشون اين مقام رو براي امام علي ميگن عجيب نيست كه قائل باشن به اينكه امام علي براي اسلام اوردن اول فكر كرد كه بايد با پدرش مشورت كنه! همين مسأله رو عجيب تر ميكنه. و در مورد روايات ما سراغ منابع دسته اول ميريم. نهج البلاغه يكي از همين منابعه كه حتما كسي مثل دكتر شريعتي نهج البلاغه رو خوندند و با دقتي كه ايشون دارند بعيد ميدونم كه به اين مطلب دقت نكرده باشن. در مورد روايتي هم كه از امام علي(ع) نقل كرديد دقيقا منم همينو ميگم بين حق و باطل به جز چهار انگشت فاصله نيست. بايد حواسمون باشه توي نوشته‏هامون حق و باطل رو قاطي نكنيم كه متأسفانه توي نوشته آقاي شريعتي همينطور شده كه اميدوارم آگاهانه نباشه. من قسمت باطلش رو نقد ميكنم نه كل كتاب و شخصيت رو و شما به قسمت حق مثال ميزنيد تا نقد منو رد كنيد. در مورد همون قسمتي كه من نقد كردم صحبت كنيد نه يه بخش ديگه. مثل اينكه شما توي برگه امتحانتون يك سوال رو جواب غلط بديد و نمره كم كنند بعد شما بيايد بگيد چرا نگاه به بقيه سوالا نكردي كه درست جواب دادم و به همين يكي گير دادي! خب نقد همينه ديگه ما بايد قسمت‏هاي اشتباه رو تصحيح كنيم كه بقيه دچار اشتباه نشوند وگرنه اگه بنا بر تعريف و تمجيد از آقاي شريعتي باشه بقيه سايت‏ها و وبلاگ‏ها پره. ما بحثمون اينجا يه چيز ديگه س!