سلام
متن موجد غلط املايي دارد متن ميخواهد حرف بزند ولي لکنت زبان دارد
سلام وقت بخير مطلبتون جالب بود فقط منو ياد نگاه هاي تحقير اميزي انداخت که وقتي ميفهمن خانوم حوزوي هستي...
بعضي وقتا به انتخاب راهم شک ميکنم حوزه اي که توي ذهن من بود سرشار از معنويت بود و ادماش فقط دنبال خدا بودند ولي الان توي حوزه اينجور نيست همه حوزه ها رو نميگم ولي از وقتي پاي مدرک دادنو ليسانس گرفتن و .. وسط اومده همه چي شده نمره
سطح سه که اوضاعش خيلي بدتره فقط درس و درس و درس واقعا ميبينم رهبرمون درست فرمودند توي خطبه هاي نماز جمعه که يکي از ضعف هاي جامعمون توجه نکردن به اخلاقياته
وقتي حوزه که قراره روحاني(فرد اشنا به روح) رو تربيت کنه فقط چند تا واحد اخلاق پاس کنه اونم براي نمره نبايد از بقيه جامعه انتظار داشتالبته حوزه ضعف هائي دارههه ولي خوبيهاش به قدريه که اگه هزار بارم متولد بشم بازم حوزه رو انتخاب ميکنم
جو صميمي که بين بچه ها هست شيطنت ها خنده ها و ....به خلاف ديگران که حوزه رو يه مکان خشک ميدونن حوزه به من نشاط داد،به من ياد داد درست فکر کنم ،و همه عقايدم رو با دليل قبول کنم و خيلي چيزاي خوب ديگه......
اووووه خيلي حرف زدم بيشتر از اين وقتتون زو نميگيرم ان شاء الله روزي برسه اخلاق هم در حوزه ها جايگاه اصلي خودش رو پيدا کنه سربلند و پيرووز باشيد خدانگهدارتون
وب خيلي خوب و صميمي داريد ، داشتن يه تفکر خوب و ناب زن و مرد نميشناسه تفکر بزرگترين نعمتي است که خدا به بنده هاش داده
به ما هم سر بزنيد .
با تشکر
هادي
"ـفکرش را بکنيد، يه چادر مشکي يه عمامه سفيد رويش ! چه شود..." خيلي باحال بود
يه نكته: اسلام رو همين منبر ها و اشك براي امام حسين نگه داشته
سلام دوستان.
بابا اي والله!وب فوق العاده اي دارين!
بياين اونورا !خوشحال ميشم.
راستي!....هيچي!بعدا خصوصي بهتون ميگم!!
يـــاعلي مدد
بسم الله
سلام نوشته هات آرومم ميکنه شک دارم که کنکور هنر بدهم يا وارد علوم انساني شوم ممنون ميشم اگه حرفي براي گفتن داري ميلم رودادم
داييم در کودکي : آجي درس حوزه اش تمو شه مي ره عمامه مي ذاره؟يه شير پاک خورده فاميل: آره . تازه بايد سفيدشو بذاره ! بايد مراقب حجاب زير عمامه هم باشه
و جناب دايي ما يه مدت طولاني اسکل بوده و منتظر معمم شدن خواهرش !
آره با عمامه ي سفيد روي چادر مشكي موافقم!
عيب نداره! شما بشنو اين حرفا رو ولي کار خودتو بکن.
تو دوران طلبه گي ... با يه خانم طلبه آشنا شدم...
و تصميم گرفتيم سر صحبت رو باز كنيم...
موقع صحبت فقط من حرف زدم و اون حرفي نزد و همه ش ميگفت درست ميشه و فلان ...
منم گير داده بودم به اقتصاد...
خداييش هنوز ناراحتم كه چرا از ازدواج مفهوم درست ميشه و توكل بر خدا يادگرفته بود.
شما از جانب ايشون دفاع كنيد...
انشاالله عروس شده باشند و اين ايميلو ببينند....
تنبل شديد دير به دير اپ ميكنيد-هليا كجاست؟؟؟
متناي اولتون بهتر بودا
