سلام
مطلب و مباحث مطرح شده در كامنتها رو خوندم
راستش منظوري رو كه از اين مطلب داشتيد رو كاملا ميپسندم و اعتقاد دارم به اينكه به قول شهيد مطهري هر افراطي حتما يه تفريطي رو به دنبال خودش به همراه داره و همونطور كه بايد با تفريط و بيبندوباري مبارزه كرد بايد با افراط هم جنگيد. چون دومي ميتونه به تعبيري مادر اولي باشه.
اما در عين حال با فحواي انتقاد برخي از رفقا هم موافقم؛ اونا كه روي بار منفي اين مطلب حساسيت نشون داده بودند. البته در مورد ماجرايي كه تعريف كرده بوديد بايد به يه نكته مهم اشاره كنم: اينكه اون خانوم همسرش رو فرستاده بود في نفسه كار بسيار پسنديدهاي انجام داده. اما نوع برخورد او و جزئيات رفتاري او بوده كه اون آقا رو ناراحت كرده. به عبارتي عقيدهي اون خانوم بد نبوده سليقهشون (لابد) بد بوده. به نظر من نبايد به اين نوع عقيده افراطيگري بگيم. بلكه بايد تلاش كنيم بدسليقگي ما در جزئيات رفتاري چهرهي زيباي عقيدهي ما رو خراب نكنه.
اما مجموعا همونطور كه در بخش اول گفتم با منظور اصليتون صد در صد موافقم.
يا علي