• وبلاگ : طلبه هاي ونوسي
  • يادداشت : وقتي بعضي چيزها عادي شود...
  • نظرات : 13 خصوصي ، 57 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    + نيما 
    انگار هنوز صلاح ندونستيد که نظرمو تاييد کنيد. شايدم فرصت نکرديد؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ

    دومي درسته:)
    خدايا يه زماني خواهرايي داشتيم که اهل ونوس بودن.يه روزايي مياومدن به ما هم سري مي زدن اما ........
    قشنگ نوشتيد. حق مطلب رو ادا کردين. مطلب من بي ارتباط با اين موضوع نيست. http://forjeh20.blogfa.com/post-60.aspx
    عطر ريحان
    راست مي گي اينروزها خيلي چيزا عادي شده. اتقاقا چند روز پيش كه تو سرويس نشسته بودم و منتظر بودم تا راه بيافته. دقت كردم ديدم همه خانوماي مانتويي كه رد مي شن مقنعه هاشون كوتاهه و سي*نه هاشون پيداس. اين شايد از نظر ما كه خانوم هستيم عادي بشه ولي از نظر آقايون هيچ وقت عادي نميشه. وقتي بيرون افتادن مچ دستها عادي بشه بايدم مانتوهاي آستين سه ربع و آستين كوتاه مد بشه. اين دل پاك ديگه قديمي شده. يادمه وقتي من بچه بودم اين اصطلاح بي معني خيلي مد بود. خدا فطرت همه آدما رو پاك مي آفرينه معلومه كه اگه هر آدمي به فطرتش رجوع كنه پاكه. ولي اگه خودمونو ول كنيم و از عمل به دستورات و تمرين هاي الهي غافل بشيم همون فطرت پاك به گند كشيده مي شه. اينايي كه مي گن دلمون پاكه زياد خيالشون راحت نباشه. حتي اگه دلشون پاك هم باشه اگه غفلت كنن چيزي از پاكيش باقي نمي مونه. تازه به قول شما تو جاي جاي قران وقتي خدا مي خواد دستوري ديني رو بيان كنه به كسايي كه ايمان آورده اند خطاب مي كنه. يعني دل پاك كافي نيست. يعني ايمان آوردن تازه شروع راهه.
    پاسخ

    ...
    فقط مي تونم سکوت کنم و نفس عميق بکشم...
    :(
    + نيما 

    بگذاريد يک خاطره هم براتون بگم از همين رفتار ها.

    دو نفر از دوستان روحاني من که يکيشون کمي مسنه و ديگري نسبتا جوان در يک مدرسه دخترانه در شهر قم کلاس داشتند.

    چندين ماه تلاش کردند تا در اين دختر هاي دبيرستاني (که خيلي هاشون مشکلات رفتاري اخلاقي يا فکري داشتند و متاسفانه معلمينشون از پس اونها به هر دليلي بر نيومده بودند) ايجادا اعتماد به روحاني کنند و بعدشم بهشون بقبولانند که همونطور که انسان نياز داره تو دفتر تلفنش شماره اورژانس و آتش نشاني و پليس 110 رو داره و در مواقع اضطراري با اونها تماس مسگيره بايد براي خودش يک روحاني قابل اعتماد داشته باشه و شماره اونو داشته باشه تا در مواقعي که روحش در تلاطم مي افته و نياز به کمک داره و کسي رو پيدا نميکنه به اون روحاني پناه ببره. البته ظاهرا تذکر داده بودند که خانواده در اولويته و بعد هم از بين معلمها اگر کسي رو در چنين مواردي متخصص تشخيص ميدند. بعدش هم کساني که هم جنس اونها هستند. ولي اگه جواب نگرفت اگه آروم نشد اگه کسي متخصص مسائل فکري و اعتقادي اون نشد اون وقت با يک متخصص مشورت کنه تا راه رو عوضي نره و از چاه تشخيص بده.

    ميدونيد جا انداختن اين نکته در جامعه چقدر مهمه و چقدر سخته؟

    اما دقيقا در مرحله برداشت از يک چنين مساله مهم تبليغي معلمين اون مدرسه که به جاي فکر کردن به مسائل اعتقادي و فکري و فرهنگي بچه ها فقط به حجاب فکر ميکردند اونم حجاب ظاهري از گزم شدن روابط دختر خانمها با اين دو روحاني ناراحت شدند و اون دو روحاني رو از مدرسه اخراج کردند.

    اونم نه يک اخراج ساده که بهشون بگند ديگه نيايد بلکه با نامه نگاري و تهمت و هزار جور آبروريزي.

    حالا شما بگيد آبروريزي و بد بين کردن مردم به روحانيت گناهش بيشتره يا اينکه مثلا اون دختر ها حجابشونو درست رعايت نکنند؟

    ميبينيد که واجبات براي ما وزن صحيحي ندارند. تارمو گناه کبيره است اما غيبت که اشد من الزنا هست برامون عاديه.

    از اين نمونه ها زياد تو دستم دارم.

    يکبار يه دوستي ميگفت اين دختر ها تو کلاس جلوي ما از ترس مدير چادر سر ميکنند ولي بيرون همين کلاس نه تنها دختر ها که معلمشونم با مانتو مياد پيش ما.

    حجاب خوبه اما اگه دروني نشه هيچ ارزشي نداره. ميشه همين خانم نامداري که همتون ازش گله منديد.

    بازم ميگم دلم ميخواد نظر همتونو در مورد نگاهم به حجاب بدونم.

    پاسخ

    به قول مادر بزرگ مادرم:
    کي چي کار به چهارشنبه داره!
    خب اينا چه ربطي به من داره!
    ما هميشه عادت داريم هرکي اگر حرف حقي رو هم بزنه داد بي داد راه بندازيم چرا اونو نمي گي اينو نمي گي!
    من ي کلمه گفتم بد حجابي عادي شده کسي بد نمي دونه همين!
    آيا از رواج غيبت و تهمت دفاع کردم؟؟؟؟
    آيا از اينکه کدوم بدتره حرفي زدم؟؟؟
    همش بده هر کدوم در جاي خود!
    + نيما 

    سلام

    خانم هليا يا هر اسم ديگه اي که داريد (که البته ميدونم اسم مستعاره ولي با همين اسم صداتون ميکنم با اجازه)

    اولا اعمال و عبادات شب قدرتون قبول باشه ان شاء الله.

    دوم اينکه من اصلا نيومدم که بخوام با شما جنگ گنم يا دعوا کنم. اين فقط يک مباحثه طلبگيه. (همونطور که يکيتون تو پست مباحثه نوشته که دلش ميخواد يک مباحثه حقيقي رو تجربه کنه.)

    من خيلي اتفاقي وارد وبلاگ شما شدم. البته بعد که فکر کردم ديدم قبلا هم اومده بودم ولي معمولا براي وبلاگ خانمها نظر نميذارم.

    من خودم اين نهضت وبلاگي که تو جامعه الزهرا شروع شد رو به فال نيک گرفتم هرچند نميدونم چطور جو جامعه با اون کنار اومده.

    وبلاگ شما يا گلدختر يا همسر طلبه يا... که البته همه اش بر پايه تکيه بر جنسيت نام گذاري شده و بيشتر به شرح حال نويسي ميگذره.

    پس ما رو تو جبهه همخالف نگيريد. البته دلم ميخوست در مورد مطلبم نظر همتونو بدونم يعني هر 3 يا هر چند تايي که هستيد.

    ما هم بگذريم.

    در مورد بحث خودمون بايد بگم خدا واجبات زيادي داره. محرمات زيادي هم داره. خيلي از محرمات خدا متاسفانه براي ما عادي شده (همونطورکه شما هم گفتيد) مثلا همين دروغ يا غيبت يا ربا يا قطع رحم و يا...
    اما نميدونم چرا شما جامعه الزهرايي ها فقط چسبيديد به حجاب و بقيه واجبات رو رها کرديد.

    مثلا حتما يادتونه سر حاج آقاي طباطبايي چه آورديد ديگه. از مسائل سياسي که بگذريم آيا حفظ حرمت استاد واجب نيست؟ به ما سفارش نشده استاد رو گرامي بداريم ولو يهودي باشه؟

    يا مثلا همين نکته اي که گفتم. ما تا شنيديم استادهاي مرد از جامعه الزهرا وحشت دارند ميدوني چرا؟ چون اگه استاد پير مرد کلاس(جوونها رو که راه نميدند)سر کلاس با دانشجوي خودش با حفظ همه حريمها مثلا بگه دخترم فلان و کافيه يک نفري تو اون کلاس احساس کنه اين استاد با اين دانشجو خودموني صحبت کرده (درحالي که نکرده و فقط يک احساسه) طومار استاد و بهم مي پيچند.

    پاسخ

    از ناحيه ما اعلام جنگي شده؟؟؟
    چرا به حجاب گير نديم؟؟؟ مگه اينکه ما به ي چيزي گير مي ديم دليل ميشه باقي چيزها ديگه همش خوبه هيچ بدي وجود نداره؟؟؟
    من ي کلمه گفتم عادي شده همين! شما چرا دادتون در اومد:)
    من اينجا حافظ منافع حامعه الزهرا نيستم من رو معاف کنيد از مسائل شخصي آقايون! من در جبهه اونام در جبهه شما...
    ي حرف خواهرانه و از روي مصلحت:
    شما در مورد جامعه الزهراء هيچ چيز نمي دونيد!
    به معني دقيق کلمه بي اطلاعيد بر پايه شنيده ها و اندکي تهمت ها...
    البته مهم نيست:)
    مستدام باشيد...
    + آخوندك 
    tarsooooo ....chon midoni harfam doroste javab nemidi
    shoma akhoondha hamatoon hamin hastid avam farib ha..ogh
    پاسخ

    من که صبح تا شب پاي نت نيستم منتظر باشم تو کي نظر مي دي تاييد کنم[آيکن ي چشم اين ور ي چشم اون ور]
    والا...
    + فرشاد 
    خانم طلبه ونوسي سلام
    لطفا نظر من رو تائيد کنيد ...

    با سپاس
    پاسخ

    عمومي شد...
    هرچند نمي گفتيد هم عمومي ميشد:)

    44سلام.

    ميشه لينكتون كنم؟

    پاسخ

    سلام
    مختاريد:)

    گاهي که از يک قسمتي از بازار شهرمون رد ميشدم و در هر چند قدم يک نفر جلو مي اومد و مي شنيدم:

    سي دي... انواع سي دي ...

    متعجب ميشدم که اصلا به ظاهر من توجه نمي کنه.

    و يک بار که ديدم خانمي با دختر نوجوانش وايساده و داره از اونها سي دي ميخره ، فهميدم که بله عادي شده.

    وبلاگ خيلي زيبايي با درد دلهاي متيني داريد

    ان شالله موفق باشيد

    شماها طلبه پايه چند هستيد؟؟؟ ميشه از تجربيات نکات اخلاقي و نکته هاي استادي هم بگيد.

    ممنون

    پاسخ

    سلام
    ممنون
    مختلف هستيم... همه هم درس و هم پايه نيستيم:)
    + آخوندك 
    midooni farghe shoma akhoond ha ba arabe jaheliat chie? unha dokhtaro zendeh be goor mikardand amma ketman nemikardand va sare harfeshoon boodand ..... shomaha yek mellat ro ke azatoon narazi hastand va in dine tahmili ro nemikhan va in hokoomat zoorgoo ro doost nadaran mikoshid bad ham migid ki bood ki bood ? man naboodam
    پاسخ

    کاش پينگليش نمي نوشتي!
    هرچند رجوع به اصل است:)
    + آخوندك 
    pas sangsar khoobeh ... ghat kardane dast khoobeh... 4 tazan dashtan khoobeh ...ba dokhtare 9 sale vaslat kardan khoobeh ...gardan zadane kasani ke mesle ma fekr nemikonand khoobeh drogho daghal be esme dorooghe maslehati khoobeh tror khoobeh ... sighe khoobe ..faghat hejab ke nist dastoorate islam be darde hamoon badieh neshinan mikhoreh ...to post ghabl soali az shoma porsidam javab nadi yani kam avordi
    پاسخ

    چه نظري دادي که من جواب ندادم؟
    صلاح کار کجا و من خراب کجا...
    + فرشاد 
    حدس مي زنم اين وبلاگ رو راه انداختين که فکر کنيد و فکر کنيم .
    لطفا اينقدر بي منطق نباشين .
    نيما حرف حق رو زد ...
    شما چرا ظاهر کسي که حجابش مثل شما نيست رو آلوده مي دونيد (طبق نوشته خودتون)؟
    اين يعني چي ؟
    به نظر شما حجاب ابتدا نبايد يه اعتقاده دروني باشه ؟
    وقتي دروني نشده ، وقتي اجباري هست شما چطور انتظار رعايت کامل اون رو دارين ؟
    چرا فکر مي کنيد همه بايد با ثابت هاي ذهني شما زندگي کنن ؟
    نوشته ايد که من کسي رو از بالا نمي خوام ببينم ولي نا خودآگاه اين کار رو شما و دوستانتون انجام مي دين(شعار ميدين که نمي خواين اينطور باشه) ! اين يعني بايد منتظر بازتاب اين کار باشين ! که کسي با اعتقادي متفاوت از شما از بالا نگاهتون کنه .
    به کارنامه خودتون و دوستانتون نگاه کنيد :)
    من به شخصه هموطن معمولي بيشتري ديدم (همونايي که تو عکس هستن) که تو شب قدر حقيقي دعا کنه و سعي در نزديکي به خدا بکنه .
    با سپاس فراوان
    پاسخ

    ممنون از اينکه توي دل ما هم هستيد و از طرف دل ماهم حرف مي زنيد و ممنون از اينکه از کارنامه ما خبر داريد:)
    من که گفتم از همه بدترم...
    اين که مي گي "شما" برام سئواله شما يعني من؟؟؟
    من حرفي رو از خودم زدم؟؟؟
    از قرآن و از ائمه(عليهم السلام) دليل اوردم من از خودم چيزي ندارم که بگم:)
    + نيما 

     سي دي درس رو ميفهمم. اما خيلي چيزاي ديگه رو نميفهمم. سي دي کجا حضور در محضر استاد کجا.

    صداي استاد کجا اينکه آدم از برخورد استاد چيزهاي زيادي ياد بگيره کجا.

    در ضمن اگه يه کم تکنولوژي آموزشي بلد باشي ميدوني صدا هيچ وقت جاي نگاهو پر نميکنه. يکيش مربوط به نيم کره راسته و ديگري نيم کره چپ مغز.

    نگفتي چرا استاد هاي مرد از جامعه الزهرا فراريند؟

    مگه شما ها باهاشون چي کار ميکنيد؟ شنيدم خيلي زود براي استاداتون حرف در مياريد.

     
    پاسخ

    حضور استاد هم داريم چيزهايي هم که لازم باشه از منش افراد ياد بگيريم ياد مي گيريم...
    در مورد فراري بودن:
    ظاهرا شما از ما بيشتر خبري داري ما که چيزي نديديم:)
    در مورد حرف در اوردن هم همينجور!
    بين شينده هاي شما که شايد مال نيم کره پشت مغزت باشه! با ديده هاي ما فرق فراوان است![آيکون چشمک]
    مستدام باشيد!
     <      1   2   3   4      >